کوثر وجود قسمت ۲۱ تا ۳۰

کوثر وجود ۲۱
واژه جامع
ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه انه لا یخلف المیعا د (آل عمران/۹)
پروردگارا البته تو همه مردم را در روزی که هیچ شک و شبه های در آن نیست جمع میکنی و البته الله هرگز در وعده تخلف نمیکند.
واژه (جامع) اسم فاعل از (ج ـ م ـ ع) به معنای گردآوری است. جامع از اسمای نیکوی خداوندی است که همه اجزاء را جمع کرده و هر موجودی را به شکل مخصوص خود در نهایت زیبایی و استحکام آفریده است و هر چیز را در جای خود با نظم و انسجام خاص قرار داده است. او حقّاً جامع الناس است چون در قیامت در حضور او، فرشتگان و هر امتی با پیامبر و امام خود در صحرای محشر جمع و حاضر میشوند تا به حساب آنها رسیدگی شود.
این نام مبارک دوبار در آیات الهی ذکر شده است.
کوثر وجود (۲۲)
«توّاب»
وَاتَّقُوا اللهَ إنَّ اللهَ تَوَّابُ رَّحِیمٌ
و از خدای خود پروا کنید که او بسیار توبه پذیر و مهربان است.
واژه توّاب از (ت ـ وـ ب) و مبالغه در قبول توبه و به معنای توبه پذیر است. توّاب نام مبارک خداوندی است که نسبت به بندگان خود رحمت خاص دارد و توبه آنها را میپذیرد و صدقات آنها را قبول میکند و خود توفیق توبه را به آنها عطا میکند.
انسانی که بعد از گناه چشم میگشاید و دوری از پروردگار خود را احساس کرده و با حسرت و پشیمانی دوباره به سوی او رو میآورد خدای توّاب و توبه پذیر با توجه خاص و شادی از بازگشت بنده، گناه او را میبخشد و او را به بارگاه خود می پذیرد. چه او کریم کریمان و مهربانترین مهربانان است. این نام مبارک ۸ بار در آیات الهی به کار رفته و به جز یک مورد همگی در کنار نام مبارک رحیم است. چه رحمت و توجه خاص او به بندگان زمینه پذیرش توبهی، توبه کنندگان است.
کوثر وجود ۲۳
حکیم
فَاعلَموا أَنَ اللهَ عَزیزٌ حَکیم ٌ(بقره / ۲۰۹)
واژه حکیم از (ح ـ ک ـ م) یعنی صاحب حکمت، عالم و دانشمند و در معنای حکیم علاوه برعلم و دانایی جنبههای عملی و استحکام در فعل نیز منظور است و به معنای شخص محکم کار نیز تعبیر شده است.
نام نیکوی حکیم از اسمای حسنای الهی و برازنده پروردگاری است که با تدبیر و علم و حکمت خود هدف معینی از آفرینش جهان هستی و همه مخلوقات خود دارد. او با علم و دقت و محکم کاری خود نظم و ترتیب و انسجامی در جهان به وجود آورده است که علم و عقل هر دانا و حکیمی را متحیر قدرت خود نموده است.
نام نیکوی حکیم ۸۱ بار در آیات الهی تکرار شده است. علاوه بر خداوند، قرآن را نیز به خاطر آیات محکم و تغییر ناپذیرش حکیم گویند و در قرآن مجید حکمت جایگاه خاص دارد. در آیات متعدد هدف از رسالت پیامبران آموزش کتاب و حکمت، به منظور تزکیه و تعلیم و تربیت بشر ذکر شده است.( بقره / ۱۲۹)
همچنین میفرماید: خدا به هر کس که بخواهد حکمت عطا میکند و هر کس را که حکمت داد قطعاً خیر کثیر عطا کرده است.( بقره / ۲۶۹)
حضرت لقمان نمونه قرآنی مردی است که خداوند به او حکمت عطا کرده و خداوند در سوره لقمان خصوصیات این حکیم فرزانه و توصیههای او به فرزندش را بیان نموده است. شاید از مجموعه این آیات بتوان دریافت که حکمت، علمی لدنی و خدادادی است که بدون تعلیم و تعلم تنها از جانب خداوند به قلب مؤمن عطا میشود و این نور پیوسته راهنمای او در تشخیص حقّ و باطل است.
کسی که به دو نام مبارک حکیم و علیم مداومت نماید و برای او مهمی باشد خدا مطلب و مهم او را برطرف میگرداند. همچنین دو نام مبارک (حفیظ و حکیم) چنین است.( سیر و سلوک بانوامین ص ۳۵۷)
کوثر وجود ۲۴
حَلیم
وَاللهُ غَنیٌ حَلیمٌ (بقره / ۲۶۳)
والله بی نیاز و بردبار است.
واژه حلیم از(ح ـ ل ـ م) ضد غضب است و عبارت است از اطمینان نفس به حیثی که قوه غضب به آسانی او را حرکت ندهد و مکاره روزگار او را به زودی مضطرب نگرداند.( معراج السعاده ص ۱۹۱ )
حلیم از اسماء حسنای الهی است. این نام نیکو برای خداوندی است که در مجازات و مؤاخذه عجله نمیکند بلکه کار او پوشاندن عیبها و بخشیدن گناهان است. این نام مبارک ۱۱ بار در آیات الهی تکرار شده است و بیشتر همراه نامهای نیکویی چون علیم، شکور و غفور آمده است. پروردگار تو چون علیم و داناست و قدردان و آمرزنده، پس حلیم است و بر خطای بندگان خود مدارا میکند و آنان را میبخشد. علاوه بر ذات اقدس خداوند حضرت ابراهیم نیز دوبار در قرآن مجید با وصف حلیم ستوده شده است.
کوثر وجود ۲۵
حَیّ
وَتَوَکَّل عَلی الحیّ الَذی لایَموتُ وسَبح بحمده (فرقان/۵۸)
برخداوند زنده و پایندهای که هرگز فنا نپذیرد توکل کن و حمد و تسبیح او به جای آور.
واژه حیّ از(ح ـ ی ـ ی) به معنای زندگی و ضد موت است، حیّ به معنای کسی است که حیاتی ثابت داشته باشد چون این واژه صفت مشبهه است و دلالت بر دوام و ثبات دارد. نام مبارک حیّ برای پروردگاری است که واجب الوجود و پاینده و ازلی و ابدی است و اوست که به همه حیات میبخشد و زندگی و مرگ آنها همه در دست قدرت اوست. نام نیکوی حیّ ۵ بار در آیات الهی تکرار شده است. این نام مبارک دوبار همراه قیّوم ذکر گردیده است.حیّ قیوم تنها وجودی است که مرگ دراو راه ندارد و قبل و بعد از هرموجود زندهای حیات داشته و خواهد داشت و قائم به ذات خود میباشد.
(مداومت نمودن بر این اسم خصوصاً در عقب هر نماز هجده مرتبه باعث طول عمرو رفع مرگ مفاجات (ناگهانی) و توسعه معاش میشود و اگر برای چشم درد نوزده مرتبه بخوانند شفا یابند.)( سیر و سلوک با نو امین ص ۳۴۸)
کوثر وجود ۲۶
حقّ
ذلِکَ بِاَنَ اللهَ هُوَ الحَق وَاَنَ ما یَدعونَ مِن دونِه هُوَ الباطِل(حج/۶۲)
حقّ ثابت فقط خدا است و آن چه غیر او میخوانند، باطل است.
واژه حقّ از(ح ـ ق ـ ق) یعنی ثابت و حقّ بر دو قسم است اول حقّ ذاتی که به خدای ازلی و نامحدود اطلاق میشود و عین ذات الهی است و دوم حقّ فعلی که فعل و فیض خداوند است (الحقّ من ربّک)
هر چه در نظام عالم حقّ و ثابت است از خدا و کار اوست. کار خدا (حقّ) است، نه مطابق با حقّ و کار دیگران مطابق با حقّ است.( تسنیم جلد ۲ صفحه ۵۰۷) نام معروف و مبارک حقّ از اسمای نیکوی الهی است که آیات قرآن مجید ۲۲۷ بار با این نام زینت یافته است و آن چه ارتباط مستقیم با ذات پروردگار یعنی حقّ و حقّیقت دارد حقّ نامیده شده است. او پروردگار قادری است که پیامبران بر حقّ را با کتاب حقّ، از نزد خود و بر هدایت مردم به حقّ فرستاد.
دعوت و وعدههای اوو قیامت و حسابرسی اعمال بندگان همه حقّ است. اگر چه اکثراً حقّ را نشناختند و از آن روی گرداندند.
کوثر وجود ۲۷
حمید
إنَّ اللهَ لَغَنیٌ حَمیدٌ(ابراهیم /۸)
قطعاً خداوند بی نیاز و ستوده است.
واژه حمید از (ح ـ م ـ د) به معنای ستوده و پسندیده است. نام مبارک الحمید از اسماء حسنای الهی است. صفات نیکو و ذات پاک بینهایت الهی حقّاً شایسته حمد و ستایش است. او غنی بالذات و بینیاز است و همه مردم فقیر به او نیازمندند. پس باید او را حمد و ستایش کرد و او حمید است.
نام مبارک حمید۱۷مرتبه در آیات الهی تکرار شده است این نام مبارک بیشترهمراه نام نیکوی غنیّ و در بعضی موارد همراه نامهای مبارک مجید، عزیز و حکیم آمده است.
کوثر وجود ۲۸
حَسیب
إنَّ اللهَ کانَ علی کُلِّ شی ءٍ حَسیبا (نساء/ ۸۶)
قطعاً خداوند بر هر چیز حسابگر است.
واژه حسیب از ( ح ـ س ـ ب) و به معنای حساب کننده است. نام مبارک الحسیب از اسماء نیکوی الهی است. این نام سزاوار خداوندی است که با علم بیانتهای خود به امور پنهان و آشکار بندگان آگاه است و اعمال آنها را میداند و به حساب آنها رسیدگی کامل کرده و همه را ثبت و ضبط میکند به حـدی که وقتی انسان در قیامت نامه عمل خود را میبیند میگوید: (وای بر من این چه نامهای است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو گذار نکرده و همه را شمارش نموده است.) این نام مبارک به معنای کفایت کننده نیز آمده است.
خداوند در قدرت و یاری رساندن به بندگان کافی است و نیازی به تکمیل کننده و یا شریک و همکار در اداره امور ندارد بلکه از روی حکمت و علم خود همه چیز را به حساب دقیق اندازگیری و محاسبه مینماید. نام نیکوی حسیب چهار بار در آیات الهی قرآن مجید آمده است.
کوثر وجود ۲۹
حفیظ
إِنَ عَلی کُلِ شیءٍ حَفیظ (هود/۵۷)
قطعاً پروردگار من بر هر چیز نگهبان است.
واژه حفیظ از (ح ـ ف ـ ظ) و مبالغه در حفظ میباشد. حفیظ از اسماء حسنای الهی است و برای خداوندی است که با تمام قدرت محافظت و نگهداری جهان هستی را به عهده دارد او بهترین حافظ و نگهدار و مهربانترین مهربانان است. او نگهدار آسمانها و زمین است. با لطف و رحمت خاص خود فرشتگان نگهبان را برای محافظت انسان آفرید. او خدایی است که نگهبان قرآن و دین و شریعت خود است و مؤمنان را از شر شیطان محافظت میکند.
کسی که نهصد و نود و هشت مرتبه بگوید (الحفیظ) از هر خوف و هراسی ایمن گردد این اسم مبارک امان است از غرق شدن و گوینده او همیشه محفوظ است و دعای او زود اجابت میگردد.( سیرو سلوک بانو امین به نقل از مصباح کفعمی و جنات الخلود)
کوثر وجود ۳۰
حفیّ
قالَ سَلَمٌ عَلَیکَ سَاَستَغفِرُ لَکَ رَبی اِنَّهٌ کانَ بی حَفیاً (مریم/۴۷)
(حضرت ابراهیم) گفت: سلام علیک به زودی از (درگاه) پروردگارم برای تو (آزر) طلب آمرزش خواهم نمود که او قطعاً مهربان است.
واژه حفیّ از (ح ـ ف ـ ی) به معنای نیکوکار لطیف و مهربان است و لطیف کسی است که مراقب حوائج دقیق و باریک محتاجان خود باشد تا درصدد رفع آن ها برآید.( المیزان ج ۱۴ ص ۷۸) این واژه یک مورد دیگر به معنای عالم و دانا نیز آمده است.( مفردات راغب ماده حفیّ/ اعراف ۱۸۷)
نام مبارک حـفیّ از اسمای حسنای الهی و برازنده خداوندی است که همه اسرار آشکار و پنهان بندگان خود را میداند و با لطف و مهربانی و لطافت خاص خود آنها را مورد رحمت خویش قرار میدهد. نام مبارک حفیّ تنها دو مورد در آیات الهی به کار رفته است.