مدرسه مجازی قرآنی نورالانوار

ورود به مدرسه

کوثر وجود قسمت ۳۱ الی ۴۰

کوثر وجود ۳۱

خبیر
وَ اللهُ بِما تَعلَمونَ خَبیرٌ (بقره/۲۳۴)
و خداوند به آن چه انجام میدهید آگاه است.

واژه خبیر از (خ ـ ب ـ ر) به معنای دانا و آگاه است.راغب اصفهانی سه معنای عالم به اعمال بندگان، عالم به باطن امور و خبر دهنده را برای این واژه آورده است.( مفردات راغب ماده خبر)
نام مبارک خبیر از اسمای حسنای الهی است. نام مبارک خبیر ۴۲ بار در قرآن مجید آمده است و کاربرد این واژه در آیات الهی بیشتر نمایانگر علم و آگاهی خداوند نسبت به اعمال بندگان و یا آگاهی از عقاید و نیات آنهاست و اکثر موارد به شکل(خَبیرٌ بما تَعملُون) آمده است و مواردی نیز همراه نامهای مبارک حکیم و لطیف و یا بصیر ذکر گردیده است. همه موارد فوق دلالت بر آگاهی و علم گسترده و فراگیر خداوند بر درون و بیرون بندگان و همه جهان هستی دارد.

کوثر وجود ۳۲
خیر
وَ اللهُ خَیرٌ و اَبقی (طه/۷۳)
و خداوند بهتر و پایندهتر است.

واژه خیر از (خ ـ ی ـ ر) به معنای آن چیزی است که در آن رغبت وجود دارد مثل عقل، عدل و فضل و همچنین شیئ نافع را نیز خیر گویند. (خیر) از اسماء حسنای الهی است که تنها، در یک آیه (آیه فوق) به شکل مفرد و تنها در آیات الهی ذکر شده است و در موارد دیگر به صورت اضافه مانند: خیر الرازقین، خیر الحاکمین و… آمده است و بیشتر جنبه مقایسه دارد که البته در مقام مقایسه خداوند بهترین روزی دهندگان و بهترین حکم کنندگان و بهترین… است.

کوثر وجود ۳۳
خیر الرازقین

اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَهً مِنْکَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (مائده/۱۱۴)
پروردگارا برما از آسمان مائدهای فرست تا این روز برای ما وآیندگان ما عیدمبارکی و آیت و نشانهای از جانب تو بر عالمیان باشد که تو بهترین روزی دهندگانی.
نام نیکوی خیر الرّازقین از اسمای حسنای خداوندی است که خود، آفریننده موجودات است و هر کدام را متناسب با نیازشان رزق و روزی میرساند و روزی معنوی بندگان صالح خود را نیز مطابق با ظرفیت روح و معرفتشان به آنها عطا میکند. او خداوند غنی با لذات است که با قدرت تامه خود هر چه بخواهد میبخشد او کریمی است که در مقابل قلیل، کثیر میبخشد و هر کس هر چه دارد از اوست.
این نام مبارک ۵ بار در آیات الهی تکرار شده است.


کوثر وجود۳۴ 
خیرالحاکمین
فَاصْبِرُوا حَتَّی‌ یَحْکُم‌َ الله‌ُ بَیْنَنَا وَ هُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِین‌َ(اعراف ۸۷)
پس صبر کنید تا خدا بین ما حکم کند و او بهترین داوران است.

واژه حکم از(ح ـ ک ـ م) در اصل منع کردن برای اصلاح است و حاکم در حکم و داوری خود مانع از فساد و سبب اصلاح است. نام نیکوی خیرالحاکمین از اسمای حسنای الهی و برای خداوندی است که بهترین حکم کنندگان است. در دنیا آن جا که مصلحت حکم کند و در آخرت این داناترین قاضی و عالم و حاکم به قضاوت خواهد پرداخت و ظلم ظالمان را پاسخ خواهد داد.
این نام مبارک سه بار در آیات الهی تکرار شده است.

کوثر وجود ۳۵
خیر الماکرین
وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ (آل عمران/۵۴)
(دشمنان) نقشهها کشیدند و خداوند نقشه¬هایشان را نقش برآب کرد که او بهترین چاره اندیشان است.

واژه مکر از(م ـ ک ـ ر)  به معنای بازداشتن کسی از مقصودش با حیله است. مکر بر دو نوع است یکی مکر پسندیده به معنای چاره جویی و دیگر مکر ناپسند که عمل زشت با حیله و نیرنگ و یا خدعه و فریب است.
نام مبارک خیر الحاکمین از اسمای حسنای الهی و برای خداوندی است که حیله و نیرنگ دشمنان خود، پیامبر و مؤمنان را چاره اندیشی نموده و آنها که برای خراب کردن خانهاش با بالاترین قدرت روز یعنی فیلها و فیل سواران میآیند، آنها را با سنگ ریزههای کوچک و در جایی قدرتمندترین دشمن خود را با پشهای ناچیز به نابودی میکشاند و پیامبر خود را با پردههای نازک و لطیف تارعنکبوت از شر دشمنان محافظت میکند راستی او خیر الماکرین است.
این نام مبارک دو بار در آیات الهی آمده  است.

کوثر وجود ۳۶
خیرالفاتحین
رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیْرُ الْفاتِحینَ(اعراف/۸۹)
(حضرت شعیب گفت): ای پروردگار ما بین ما و قوم ما به حقّ داوری کن و تو بهترین داورانی.

واژه فتح (ف ـ ت ـ ح) به معنای گشودن و برطرف کردن مشکل است و به معنای نصرت و پیروزی نیز آمده  است.
مقصود از واژه فتح همانا حکم کردن بین دو گروه است چون فتح بین دو چیز مستلزم جدا کردن آن دو از یکدیگر است.
نام مبارک خیرالفاتحین برای خداوندی است که در هنگام سختیها و رنجها به فریاد بندگان خود رسیده و با رحمت و کرم خود گره از کار آنها گشوده و آنها را بر دشمنان پیروز مینماید.
این نام مبارک تنها یک بار در آیه فوق در قرآن مجید آمده  است.


کوثر وجود ۳۷
خیر الفاصلین
 إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلینَ (انعام/۵۷)
حکم جز برای خداوند نیست، (او) حق را بیان می‌کند و بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است.
واژه (فصل) از (ف ـ ص ـ ل) به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر است به طوری که بین آنها فاصله ایجاد شود.  نام مبارک خیر الفاصلین از اسمای حسنای الهی و برازنده خداوندی است که به پیامبران و صالحان خود حکم و علم عطا کرد تا در این دنیایی که حقّ و باطل به هم آمیخته آنها بتوانند با این علم و عقل و تشخیص خدادادی خود به قضاوت و داوری نشسته و با حکم خود حقّ را به صاحب حقّ برسانند. خدای خیر الفاصلین در قیامت خود به حقّ حکم خواهد کرد و بهشت خود را به صالحان و مجازاتش را به ظالمان هدیه خواهد کرد تا خوب و بد و حقّ و باطل را جدا سازد.
این نام مبارک تنها یک بار (آیه فوق) در قرآن مجید ذکر گردیده است.

کوثر وجود ۳۸

خیرالوارثین
 رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ (انبیاء/۸۹)
پروردگار من، مرا تنها وانگذار و تو از بهترین وارثان هستی.
واژه ارث از (و ـ ر ـ ث) به معنای انتقال مال یا چیزی از میت به انسان است و وارث کسی است که از میت ارث میبرد.  نام مبارک خیر الوارثین از اسمای حسنای الهی است. این نام مخصوص خداوندی است که بعد از فنای همه موجودات وارث همه جهان هستی است و با فرمان خود آن چه اراده کند حکم خواهد کرد.
نام مبارک خیر الوارثین تنها یک بار (آیه فوق) در آیات الهی آمده  است.

کوثر وجود ۳۹
خیرالمنزلین
وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِى مُنْزَلاً مُبارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ (مؤمنون/۲۹)
(به حضرت نوح وحی شد) بگو پروردگار من مرا در اقامتگاهی با برکت فرود آور و تو بهترین فرود آورندگانی.

واژه نزول از (نـ زـ ل) به معنای فرود از بالاست و منزل اسم مکان آن و به معنای محل فرود میباشد.
نام مبارک خیر المنزلین از اسمای حسنای الهی است و تنها یک مورد (آیه فوق) در قرآن مجید وصف خداوند قرار گرفته است و شایسته پروردگاری است که از آسمان رحمت و خیر و برکت را بر بندگان خود فرود آورده و آنها را در جایگاهی شایسته و نیکو قرار میدهد. زمانی که توقف حضرت نوح و یارانش در کشتی طولانی شد و خستگی و سرگردانی و کمبود آذوقه بر آنها مستولی شد آن حضرت رو به درگاه خداوندی که بهترین منزل دهندگان است آورده و از او جایگاهی با برکت میخواهد. و استجابت دعای او توقف بارانهای سیل آسا و آغاز دوباره زندگی در زمین است. تکرار این آیه مبارکه در سامان بخشیدن به امر سکونت و خانه بسیار مجرب است.

کوثر وجود ۴۰
ذوالعرش
ذُو العرش العَظیم  (بروج/۱۵)
(پروردگار) صاحب عرش با عظمت.

واژه عرش از (ع ـ ر ـ ش) دراصل به معنای شیئی سقفدار و تخت سلطنت و کنایه از عزت و سلطنت و پادشاهی است.  ذو العرش به معنای صاحب عرش و در آیات و روایات برای خداوند به معانی (علم بیپایان پروردگار، مالکیت و حاکمیت خداوند و یا مجموعه جهان هستی و گاه در مقابل کرسی به معنای عالم بالا و یا ماوراء الطبیعه)  است. این نام نیکو برازنده ملیک مقتدری است که با علم و حکمت و قدرت خود در یک مرکز فرماندهی عظیم به نام عرش اداره امور همه جهان هستی را بر عهده دارد و او تنها مالک و فرمانروای مطلق و پروردگار عرش عظیم است. 

نظرات بسته شده است.

preloader
لطفا صبرکنید...